بودجه ی بهداری
روستا برق ندارد
ماه را هم گاهی
.
.
نیش این عقرب لامصب که سرش نمیشود ....گردن دختر کوچک مش لطفعلی
سرش نمیشود که این روستا بهداری ندارد
لوله های نفت را از کنار زمین های عمو علی رد میکنند
آب اما کف چاه خشکش زده است
.
.
شعر از امید
کلمات کلیدی :